باز کن پنجره را و به مهتاب بگو
صفحه ذهن کبوتر آبی ست
خواب گل مهتابی ست
ای نهایت در تو
ابدیت در تو
ای همیشه با من
تا همیشه بودن
بازکن چشمت را تا که گل باز شود
قصه زندگی آغاز شود
تا که از پنجره چشمانت
عشق آغاز شود
تا دلم باز شود
دلم اینجا تنگ است
دلم اینجا سرد است
فصلها بی معنی
آسمان بی رنگ است
سرد سرد است اینجا
باز کن پنجره را
باز کن چشمت را
گرم کن جان مرا
ای همیشه آبی
ای همیشه دریا
ای تمام خورشید
ای همیشه گرما
سرد سرد است اینجا
باز کن پنجره را
ای همیشه روشن
باز کن چشم به من
سلام دوست من.زیبا بود.مرسی.
اپم!