من یک زنم...

روزنوشت های یک زن...

من یک زنم...

روزنوشت های یک زن...

"ماهکِ" من

به خیالم تعطیلات 92را طوری دیگر خواهم گذراند...

به خیالم این روزها میشود زیباترین روزهای زندگی سراسر تلخ و رنج...

آنقدر زیبا که تیرگی دیگر روزها رامی زدود از ذهن و دل و یادم...

به خیالم همه ی آن دلشوره ها و تشویش ها پایانی خواهد داشت با طلوع او...

نمی دانستم "ماهکِ" من در برابر لایتنهایی خلاء و تاریکی زندگی من آنقدر کم سو و کم نور است...

نمی دانستم "ماهکِ"من خورشید درخشان زندگی دیگریست....

...

"ماهکِ" من بدرخش...

تیرگی زندگی من وسیعتر و بسیط تر از آنست که نور تو ظلمتش را بزداید...

در آسمان خودت خورشید باش و بدرخش...

شاید روزی سلامی به آسمان تو خواهم داد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد