من یک زنم...

روزنوشت های یک زن...

من یک زنم...

روزنوشت های یک زن...

سیزده بدر؟؟!!!

سیزده بدر هم گذشت...

و من با خود می اندیشم آیا نحسی های سیزده زندگی من هم خواهد گذشت؟

پایانی خواهد  داشت؟

...

و من در سیزدهمین روز سال جدید آرزو می کردم حوادث ماههای آخر زندگیم بزرگترین دروغ سیزده زندگی من بود...و صبحی از خواب بر می خاستم  و میدیدم همه چیز یه کابوس تلخ بود و حقیقت نداشت...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد